بودا یا مسیحی که منتظرش بوده ایم اکنون اینجاست ، قسمت ۶ از ۸

پس دوباره میگویم، اگر راهبی هست که فکر میکنید خوب نیست، مجددا درموردش فکر کنید. به من بگویید، یک راهب سنتی حقیقی صادق چگونه می‌تواند به شما آسیب برساند؟ او فقط یکی دو وعده غذایی در روز می‌خورد و فقط چند دست لباسی می‌پوشد که به هر حال شما نمی‌خواهید آنها را بپوشید و آنقدرها هم گران نیستند. و اگر ماشینی داشته ‌باشد که به پاهای خسته‌اش کمک‌ کند تا به ملاقات یکی از پیروان برود، آن چه ضرری می‌تواند داشته ‌باشد؟ لطفاً خیلی مادی فکر نکنید. و اگر این همه پیروان بودایی برای اهدای یک ماشین به یک راهب وجود دارند، مشکل چیست؟ چقدر می‌تواند گران باشد؟ و اگر به او کمک کنید تا معبد بزرگتری بسازد تا پیروان بیشتری از بودا بتوانند به آنجا بیایند و تعالیم بودا را بیاد داشته باشند و سعی کنند خوب باشند، آن چه اشکالی دارد؟ هر چه معبد بزرگتر باشد، افراد بیشتری ممکن است به این فکر کنند که راهب شوند، و آنها هم این نماد نیکی و شفقت باشند. مرتکب این کارما نشوید؛ برایتان خیلی بد است برایتان خیلی بد است. حتی اگر اینطور نباشد، غیبت کردن کار خوبی نیست. می‌دانم که راهبهای خوب و راهبهای بد وجود دارند، اما قبل از اینکه از آنها انتقاد کنید باید واقعیت را بدانید.

من می‌دانم که برخی از راهب‌هایِ من قبلاً خیلی خوب نبودند. حتی یکی از آنها از هر نظر از من تقلید میکند. نه فقط در آموزش، بلکه از هر جهت، حتی پوشیدن لباس‌های زنانه مشابه. او مثلا یک راهب است. بعد از‌اینکه از گروه راهبان من خارج شد، میتوانست نوع دیگری از لباس راهبان را بپوشد و خود را بعنوان یک راهب نشان دهد. ولی حتی اگر یک راهب شود، چگونه می‌تواند این نوع لباس زنانه را بپوشد؟ و مثل یک زن بنشیند، جوری که من می نشستم در برخی از عکس‌هایی که شما من از گرفتید. و من چند شخص-طوطی داشتم؛ او هم بعداً چند شخص-طوطی گرفت و با آن خودنمایی میکند! و به هر طریقی از من تقلید میکند بجزاینکه او کمک مالی می‌گیرد، یا مردم را مجبور می‌کند از طریق راهب‌هایش کمک‌های مالی بدهند. آنقدر پول زیادی میگیرد که مردم ناله و شکایت میکنند ولی او به مخمصه آنها اعتنا نکرد! نادیده گرفت که انگار هیچ چیز نیست؛ آیا پول مردم که با عرق و اشک کسب کردند هیچ چیزی نیست؟ مثلاً به این شکل.

و حتی نام اش هم شبیه نام من است. او قبلاً به من می‌گفت ‌"سوما"، این نام کوتاه شده استاد اعظم است. من نام استاد اعظم را نمی‌خواستم، پس گفتم: "فقط مرا سوما صدا کنید." و اسم او شبیه آن است، با یک حرف متفاوت. بجای سوما، اسم او «...وما» است اتفاقی اخیراً آن را دیدم. ‌باور نمی‌کردم! فقط امیدوارم با بدن تسخیر شده توسط شیطان و قدرت منفی‌اش به مردم آسیب ‌نرساند. خب این تمام چیزی است که آرزو دارم. چون افرادی که با پیروی از او گمراه می‌شوند بی‌گناه و آسیب‌پذیر هستند. آنها چیز زیادی نمی‌دانند، پس به راحتی می‌توان در چنین دامی افتاد. من واقعاً به خدا دعا می‌کردم. گفتم:"لطفاً از آنها محافظت کن. اجازه نده در هیچ دامی بیفتند، نه فقط در آن دام. خواهش میکنم."

زیرا اگر معلم، توسط‌ شیاطین تسخیر شده باشد، یا اگر خود او یک شیطان باشد، پیروان بیچاره او هم دیر یا زود بصورت منفی تحت تاثیر قرار میگیرند. علاوه براینکه شیاطین انرژی آنها را می مکند تا زنده بمانند، و/یا برای بقا از دارایی آنها هم استفاده میکنند! ولی شیاطین، آنقدر خوب عمل میکنند که تعداد زیادی متوجه آن نخواهند شد. علاوه بر آن، اگر یک استاد واقعی بخواهد بعداً آن پیروان را نجات دهد، مشکل تر خواهد بود، یا شاید دیگر خیلی دیر خواهد بود! بودا گفت، به این شکل است که شیاطین، خادمان بیشتری به کار میگیرند و آنها را هم تبدیل به شیاطین میکنند!! شاید روزی حقیقت آشکار ‌شود.

پس هر نامی که استفاده می‌کنید... می‌دانم که برخی از شما هم از نام من، «سوما» استفاده می‌کنید. خب حداقل شما صادقید. از همان نام استفاده می‌کنید، بعنوان استاد، چون مرا دوست دارید. اما استفاده از یک نام مشابه فقط برای کسب شهرت و منفعت، این واقعا پایین تر از منزلت است. این کار را نکنید. هیچ یک از شما این کار را نکنید. خواهش میکنم. خواهش میکنم. واقعاً برای زندگی در این دنیا به چیزهای زیادی نیاز ندارید. شما فقط به یک یا دو وعده غذا در روز نیاز دارید و هر لباسی که بپوشید. می‌توانید بیرون بروید و دست دوم بخرید. یا گاهی مردم آنرا دور می‌اندازند؛ می‌توانید آنها را هم بپوشید. و شاید معروف شوید. اگر مردم بدانند که شما لباس‌های دست دوم می‌پوشید یا آنها را از زباله یا خیابان بر می‌دارید و یک غذای خیلی ساده می‌خورید، شاید مردم بیایند و پیرو شما شوند و فکر کنند که یک بودا هستید. حتی اگر به اندازه تعالیم "مهدکودک" بودایی خرد کافی نداشته باشید، باز هم فکر می‌کنند که شما یک بودا هستید. مردم می‌توانند هر داستانی بسازند، هر چه دوست دارند. این روزها روابط عمومی مهم است. خیلی آسان است.

برخی از افراد می‌آیند، فقط تشرف می‌گیرند و واقعاً چیزی را ممارست نمی‌کنند. فقط برای اهداف بسیار جاه‌طلبانه خودشان است - برای شهرت و منفعت، شما می‌توانید آن‌را ببینید. و سعی می‌کنند از من تقلید کنند و این چیزها. آه، خدای عزیز. لطفا، کارما را به‌خاطر داشته باشید.

اگر دیگر یک استاد شده باشید، آن را خواهید دانست. اگر یک بودا هستید، آن‌را خواهید دانست. و اکنون به شما می‌گویم: من یک بودا هستم. اینرا میگویم، اگر احیاناً فردا از این دنیا رفتم. و من یک بودای بسیار ویژه برای این دوره از مصیبت انسانها هستم. چه باور کنید یا نه؛ این به شما بستگی دارد. من جرأت دروغ گفتن دربرابر خداوند قادرمطلق و یا همه قدیسین و فرزانگان در تمام کائنات را ندارم.

من همان "مایتریا بودا" هستم که شما منتظرش بوده اید. همچنین، من عیسی هستم یا همان مسیحی که در انتظارش هستید. این را یک‌بار برای همیشه می‌گویم. خداوند میخواهد که آنرا به شما بگویم! پس دیگروقت گرانبهای خود را در انتظار هدر ندهید. فقط از نظر اخلاقی خوب باشید، خدا را ستایش کنید که دوستتان دارد و شما را بالا می‌برد. از همه استادان، بوداها، برای تمام آنچه به شما داده شده و برای چیزهای بیشتری که درخواست میکنید، تشکر کنید. برای رستگاری‌تان تشکر کنید.

دنیای ما حالا هر لحظه ممکن است فرو بپاشد. لطفاً عجله کنید، لطفاً عجله کنید. توبه کنید. کارهای خوب انجام دهید. خدا را ستایش کنید. همه استادان را ستایش کنید. لطفاً عجله کنید، در صورتی که کارکنان بهشتی و من دیگر نتوانیم آنرا نگه داریم بخاطر کارمای بزرگ تمام دنیا.

مسلمه، گفتن به شما درمورد این حقیقت بودا بودنم و شغلم، برایم خطر دارد. ولی یکزمانی باید به شما بگویم. خداوند میخواهد که بگویم. چون یک ضرورت است. وگرنه شاید فرصتی برای گفتن دوباره به شما نداشته باشم. امیدوارم مدت طولانی تری بمانم، و به شما و دنیا کمک کنم. اما اگر نشد، حداقل تمام حقیقت را به شما می‌گویم، تا بدانید. شما حق دارید بدانید. شما سزاوار این هستید که بدانید، زیرا بسیار سرسپرده و وفادار بوده‌اید. من از همه شما که اینقدر وفادار و سرسپرده به خداوند هستید سپاسگزارم. این تنها و مهم‌ترین هدف است، تنها هدف واقعی در زندگی شماست! و به‌عنوان شاگردانم، شما مقصود، هدف خود را یافته‌اید! شما بطور واضح می‌دانید که برای رسیدن به هدف خود چه کاری باید انجام دهید. برخی از شما تقریباً به آنجا رسیده‌اید.

من این دفعه به اینجا آمدم، بطور خاص برای نوع بشر. هر کاری از دستم بربیاید انجام می‌دهم. برخی افراد می‌گویند که اگر یک آرهات یا یک قدیس باشید یا استاد باشید، آنوقت نمی‌دانید که یک بودا، یک استاد هستید. شما می‌دانید. اگر هستید، می‌دانید. اینطور نیست که چون همه آرهات‌ها یا برخی از اساتید نمی‌دانند که استاد هستند، درنتیجه هیچ استادی نباید بداند که استاد هست یا نه. آنها می‌دانند. برخی نمی‌دانند زیرا هنوز به آن نرسیده اند. آنها فقط از استاد خود پیروی می‌کنند و به آموزش استاد و قدرت استادِ خود تکیه میکنند برای انتقال تعالیم به سایر متشرفان در میان پیروان‌ خودشان. آن به‌خاطر استاد است. آنها از استاد خود نام می برند، به استاد خود احترام می‌گذارند، برای مثال. همه آنها می‌دانند.

بودا از استادش نامی نبرد، اما از چند استاد پیروی کرد، بعضی استاد نادرست بودند، تا زمانی‌که بیدار شد و استاد درست و برحق را یافت. وگرنه، بودا چگونه می‌دانست که او یک بودا است؟ او به شما گفت که او یک بودا است، واضح و آشکار. و حتی گفت: "من همیشه، همواره، پیوسته بودا بوده‌ام." حتی از اعصار بسیار قدیم. این بدان معنا نیست که بودا لاف می‌زد. بلکه او به شاگردانش حقیقت کامل را گفت. شما می‌توانید تعالیم او را ببینید، می‌توانید برکت او را به شاگردانش و مردمش ببینید، بعد می‌دانید که او یک بودا است، خواه به شما گفته باشد یا نه.

حضرت عیسی می‌دانست که پسر خداست. به همین دلیل او به شما گفت: "من و پدرم یکی هستیم." برای چه جرات کرد این حرف را بزند؟ چون حقیقت است. و حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند که او رسول خداست. او حقیقت را گفت. اگر به‌عنوان پزشک فارغ التحصیل شده باشید، آیا آن‌را نمی‌دانید؟ شما آن‌را می‌دانید. فقط زمانی‌که هنوز در حال یادگیری پزشک شدن هستید و مردم از شما بپرسند "آیا شما پزشک هستید؟" بعد می‌گویید: «اوه، هنوز نه. من قصد دارم که باشم. من شیوه هایی از پزشکی برای درمان مردم و دارو و اینها را می‌دانم، اما هنوز پزشک نیستم.» چون آنها پزشک نیستند. حداقل آنها صادق هستند. فقط آنهایی‌که هنوز پزشک نیستند و بیرون می‌روند و خود را پزشک مینامند تا مردم را درمان کنند، برای مقاصد خود، برای پول، و بعد از آن، از قانون فرار می‌کنند، مسلمه، آنها متفاوت هستند.

اگر هنوز یک استاد نیستید، اگر هنوز نمیدانید که یک بودا هستید، نمی‌توانید بگویید که یک بودا هستید. زیرا آن کارمای بسیار بدی است. دلیلش را می‌گویم: چون دروغ می‌گویید. آن بزرگترین دروغ است. طبق قانون بودایی، طبق قانون کائنات که بودا به ما آموخت - آن بزرگترین دروغ است. چرا؟ زیرا شما خیلی از افراد دیگر را گمراه می‌کنید تا به همان سطح پایین شما سقوط کنند. و همچنین به بوداهای ده جهت، بودایان همه زمان‌ها، استادان همه جهات توهین می‌کنید، زیرا آنها را تحقیر می‌کنید. شما آنها را به سطح پایین و شیطانی خود می‌کشانید. این بدترین جنایتی است که می‌توانید در قانون ِ معنوی کائنات مرتکب شوید. به همین دلیل وقتی [استاد] نیستید نباید خود را بعنوان یک استاد معرفی کنید.

بودا گفت که اگر چنین گناهی کنید، بودا گفت که اگر چنین گناهی کنید، به جهنم دائمی محکوم میشوید. بدترین از آن اینکه کسانی که این نوع اساتید قلابی را معرفی میکنند، تبلیغ میکنند هم در بار این بدترین کارمای همه کارماها شریک میشوند!!!!! چون هیچ چیز نمی‌دانید. شما فقط به این شیاطین تکیه می‌کنید که موقتاً شما را تسخیر می‌کنند، و در جایی اجی مجی میکنید و بعد فکر می‌کنید که چیزی هستید. و باعث می‌شوید پیروان‌تان فکر کنند که شما چیزی هستید. و بعد شما به نحوی عمل میکنید که مقام تمام بوداها را پایین می‌آورید، مثلا مقام برتر و مقدس آنها را با سطح پست، شیطانی و تسخیرشده خود مقایسه میکنید. الان متوجه شدید؟

پس این‌کار را نکنید. اگر شما یک بودیساتوا هستید، یک بودیساتوای واقعی، آن‌را خواهید دانست. اگر درمورد دنیاهای معنوی درونی واقعی چیزی نمی‌دانید، پس [بودیساتوا] نیستید. پس، افراد آسیب‌پذیر را با انگیزه پَست شیطانی خود، فریب ندهید!

Photo Caption: با زیبایی واقعی، به دنیا خوشامد بگویید.

دانلود عکس